شهيدي که سر بي تنش سخن گفت

 در جاده بصره خرمشهر شهيد "علي اکبر دهقان" همين طور که مي دويد از پشت از ناحيه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پيکر پاکش جدا شد.

در همان حال که تنش داشت مي دويد، سرش روي زمين غلتيد.

سر مبارک اين شهيد حدود پنج دقيقه فرياد "ياحسين، ياحسين" سر مي داد.

همه رزمندگان با مشاهده اين صحنه شگفت گريه مي کردند.

 چند دقيقه بعد از توي کوله پشتي اش وصيتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:

ألسلام علي الرأس المرفوع

خدايا من شنيده ام که امام حسين (ع) با لب تشنه شهيد شده است، من هم دوست دارم اين‌گونه شهيد بشوم…

خدايا شنيده ام که سر امام حسين (ع) را از پشت بريده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بريده بشود.

خدايا شنيده ام سر امام حسين (ع) بالاي نيزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمي دانم، ولي به امام حسين (ع) خيلي عشق دارم، دوست دارم وقتي شهيد مي‌شوم سر بريده ام به ذکر "ياحسين" باشد.

عاشقان را سر شوريده به پيکر عجب است

دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم